جدول جو
جدول جو

معنی گاو سفالی - جستجوی لغت در جدول جو

گاو سفالی(وِ سُ)
صراحی که بشکل گاو از سفال سازند:
گاو سفالی اندرآر آتش موسی اندراو
تا چه کنند خاکیان گاو زرین سامری.
خاقانی.
و رجوع به گاو سفالین شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وِ سُ)
کنایه از خم شراب. (آنندراج) (غیاث). صراحی و ظرفی که آن را ازسفال بهیأت گاو ساخته باشند. (برهان) :
گاو سفالین که آب لالۀ تر خورد
ارزن زرینش از مسام برآمد.
خاقانی.
رجوع به گاو سفالی و گاو زر شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گاو سواری
تصویر گاو سواری
سوار شدن بر گاو
فرهنگ لغت هوشیار